Dlus.LXB.Ir
.:: Your Adversing Here ::.
 

ادامه پرستوهاي عاشق...

ادامه پرستوهاي عاشق...
 
 
 
 
 
 
شیدا روبه روی پدرش ایستاد و در حالی که اشکهایش قطره قطره بر روی پهنای صورتش سر می خورد، گفت: _" باشه... پس بذارین منم حرف آخرمو بزنم، بابا، من هیچوقت ازدواج نمیکنم اگرم بکنم فقط فرهاد رو به عنوان مرد زندگیم قبول میکنم... همین! " این را گفت و دلشکسته به اتاقش پناه برد، بغضش ترکید و با صدای بلند گریه سرداد...
صبح دلپذیری با شکوه رخ نموده بود، روز زیبایی که از آن بوی آغاز و تازگی به مشام می رسید و در آن همه چیز هویدا بود، جز واژۀ تنفر و بی مهری.
.
.
.
 

.: ادامه مطلب :.
  • نوشته : Adnan.gh
  • تاریخ: پنج شنبه 10 اسفند 1391برچسب: ادامه پرستوهاي عاشق,,, ,
  • صفحه قبل 1 2 3 4 5 ... 20 صفحه بعد


    dlus

    Adnan.gh

    dlus

    http://dlus.lxb.ir

    Dlus.LXB.Ir

    ادامه پرستوهاي عاشق...

    Dlus.LXB.Ir

    به وبلاگ من خوش آمدید

    Dlus.LXB.Ir